تلفن روی میزت زنگ میخوره و خیلی رسمی جواب میدی
صدای اون ور خط میگه من دارم میرم شمال تو هم هزاران ارزو میکنی و بعد میگه چرا موبایلت خاموشه و تو هیچی نمیگی
میگه تعطیلات میخوای چی کار کنی تو میگی زندگی
وبعد همین و خداحافظی
و حالا این تویی که باز برگشتی
حالا تا تلفن زنگ میخوره با دلهره جواب میدی و اون ور خط فقط یه سری ادم و روابط کاری
ولی این تویی که بد عادت شدی و هنوز منتظری انتظار
۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر