۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

یاد چند سال پیش تو فصل سرما یه روز جمعه افتادم خسته و کوفته از نمایشگاه اومده بودم خونه تلفن زنگ خورد یکی از شرکا کارخونه بود پیغام کوتاه بود فردا بیا دفتر نرو کارخونه در کوتاه بودنش شکی نیشت ولی مفید بودنش را نمیدانستم
فردا : مدیر عامل من حرفی ندارم چرا اینکارو کردین
مدیر کارخونه خانم مهندس پیشنهاد خودتون چیه
شریک : اه من انتظار نداشتم ما هانست بودیم
مدیر فروش : ... میخندد

من در دل خودم اخیش حالا حداقل میدونم قضیه زیر سر کیه

ناگهان مدیر فروش یادش میاید ناگهان یاد عقده های درونی اش میافتد ناگهان یادش می اید که هنوز نتونسته .....هنوز .... و این هنوز های زندگیش کار دست من میدهد نه اشتباه نکنید کار در دست مرا میگیرد.

از دفتر اومدم بیرون گیج و منگ یادم رفته ماشین اوردم تا بالای خیابون رو زیر برفم منگم دارم فکر میکنم که بی تجربگی کار دستم داد باید همان فصل که هوا گرمتر بود میرفتم نباید گرمای رفتنم را اینگونه سرد درک میکردم

چند ماه دنبال طلبم از مجموعه ام اخر سر به یک چهارم کنار می یام

از هر شرکتی پیشنهاد کار دارم همان مدیر فروش زود تر از من رزومه کاری مرا همانگونه میخواهد ارایه میدهد و دوباره تلفنم زنگ میخوره و دوباره اطمینان حاصل میکنم قصه چیست
5 ماه تمام، نخواستم همان کارمند بودن بهتر هست انهم به لطف دوستان ،قصه تمام میشود الان دوباره یاد قصه افتادم الان هوا گرم است ولی یاداوری همان 5 ماه همان 5 ماه 5 ماه 5 ماه

ولی الان خوشحالم همان 5 ماه بود که من فرصتی داشتم که در اتوبان های چمران رانندگی کنم همان 5 ماه بود که روزی یه بار میرفتم و میامدم همان 5 ماه لعنتی بود که فهمیدم شمارش نزدیک است همان 5 ماه بود که دانستم زندگی فرصتی یک باره است اقا و خانم نپرسید ولی من در ان 5 ماه بعد ها فهمیدم کار قسمتی از زندگیست و دیگر هیچ من فهمیدم میشود تافل خوند میشود همدم گریه ها و خنده های مادر شد
میشود میشود میشود و خیلی میشود هایی که الان ارزو به دل ان مانده ام یا نه را نمیدانم
حتی یادم هست در همان 5 ماه من در هتل بودم که پروفسور هم شدم همین ماه ها کارها میکند شک نکنید

۱ نظر:

صادق صادقی گفت...

سلام
من در مرخصی یکماهه هستم(مثلا). امروز برای کاری رفتم شرکت . یک آقای شیک در اتاقم نشسته بود! البته هنوز جرات نکرده بود روی صندلی من بنشیند. اما فکر کنم بعد از خروج من نشسته باشد.
تجربیات گرانبهای شما را خریداریم!!!