۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

به کجا چنین شتابان -

اینکه اسم خیلی مهمه یا نه رو شک دارم ولی از بچگی اسم خودم رو دوست داشتم هر چند در دوران تحصیل گاهی اساتید بی سواد با خواندن آقای اسو .... موجبات خنده رو فراهم میکردن حتی یک بار یکی از استادام چون پسرهای سر کلاس حسابی خندیدن منو از کلاس انداخت بیرون اونم گناهی به نام اسم
و حالا من چیزی رو دارم که بهش میگن وبلاگ و انتخاب اسمش هم کار مهمیه
اون روزی که این وبلاگ رو ساختم این اهنگ انیگما همش تو ذهنم بود
just return to inocence just believe in destiny
این شد که اسم وبلاگ این شد و چون اصلا فکر نمیکردم این قصه ادامه پیدا کنه اسمش شد چرکنویس
علاف بودن یا نبودن زیاد مهم نبود به هر حال من زیاد با علاف بودن سابقه خوبی ندارم شما این اشتباه رو بزارید به حساب .......
ولی هر چی که بود ترکیبی نشد که من دلم میخواست ،مدتهاست تو فکر یه اسم بودم بخصوص حالا که انقدر راحته و دردسر شناسنامه ....اینها وجود نداره گفتم نکنه این بچه بزرگ بشه و بعد ها سخت تر بشه
از اسمهای طنز و کارتونی خوشم می یاد مثلا زبل خان ، که اون چون مرد بود نامحرمه
انی تو رویای سبز هم خوب بود ولی خیلی جالب نبود
به اسمهایی مثل جینگول و سر به هوا هم فکر کردم
ولی دلم پیش اشعار فروغ گیر کرده بود داشتم به زندگی فکر میکردم و این شد که داشتم به عصیان فکر میکردم به اینکه وبلاگ نویسی منهم یه جور عصیانه واسه اینکه نشون بدم من هستم
و دلم پیش خواهرم بود پیش شعر های قشنگ خواهرم و ارزو چاپ شعرهای اون
دلم پیش روزهای با .... بودن بود و عصیانی که کار خودش رو کرد
داشتم تو یاهو 360 شعرهاش رو میخوندم
که این رو دیدم با عنوان: عصیان

بهار سبز من چرا که بی شکوفه ماند؟
درخت کوچک دلم بدون جیک جیک پرنده ماند؟
آسمان صاف و آبی در عمق چشم من چرا گاه خاکستری و گاه بی ستاره ماند؟
چرا که یک دو شب روان شد دو رود به روی گونه های سرد من؛
و آه های بی شمار نهان گشت کنج سینه و دلم؟
من قیام خواهم کرد
من به پا خواهم خواست
سر جلو و سینه صاف
من نبرد خواهم کرد
سلاح من نه نیزه و نه تیر
بلکه ایمان به قدرت منست
نقشه ی فراریست در سرم
گاه غرق شور و حال طغیانیست قلب من
و من چه زود

عنان ز درد خود خواهم گشود

و حالا اگه موافقین نظر بدین

۴ نظر:

صادق صادقی گفت...

1 - رفتم دیدم از این اسم‌ها زیاده معروفترینشون هم مال یک آدمیه بنام اکبرپور .
2 - حالا خود اسمت ((آسو)) چه اشکالی داره .
3 - گاهی آدم می‌نویسه که فقط خودشو سبک کنه .گاهی برای این‌که خبری بده . گاهی هم احساسی و عاطفه‌ای و چیزی . بعضی وقت‌ها هم برای اینه که بگه من هستم .
4 - در هر صورت نیاز به مخاطب داره وگرنه میشه دادزدن تو چاه .
5 - برای این‌که یه نفر آدمو بخونه هم یه چیزهای جذابی لازمه داشته باشه . البته هرکسی تو شرایط خودش جذابیت براش یه معنی داره .
بهر حال من یکی همون (( آسو )) رو پیشنهاد می کنم که در هر شرایطی خودشو خوب نشون می‌ده . تو گوگل هم سرچ کردم . چنین وبلاگی نبود

شوكا گفت...

مي شه لطفا معني اسمت رو هم بگي ؟

شب نویس گفت...

عصیان خوبه چون برای خودت مفهوم داره و همونطور که خودت گفتی به هدفت از این وبلاگ نزدیکه.

Unknown گفت...

doost midarim refigh,hamin khoobe