۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

داداشی پیش من ،با بابا دعواش شده یعنی دعواش نشده درس نخونده رتبه کنکورش درخشان شده برقش بابا رو گرفته

اره هیچی جز این نیست
هنوز یادم نرفته که یواشکی رفتم سر کار
هنوز یادم نرفته که گفتی اگه شریف درس خونده بودی اونم وقتی من دانشجو فوق بودم
هنوز یادم نرفته که گفتی اگه بری سر کار الوده پول میشی دیگه واست سخت میشه درس خوندن

بابایی میدونی من عاشقتم اصلا هر وقت الان داداشی رو میبینم یاد 18 سالگی خودم و لجبازی هام می افتم نمیدونم آخرش بردم یا نه

ولی الان که دارم به خودم اصرار میکنم که ریسک کنم میفهمم پول چه جوری .......

بابایی با همه احترامی که برات دارم امیدوارم تو این انتخاب من برنده شده باشم امیدوارم داداشی برنده شده باشه چون خیلی سخته که ببینی داداشی با 18 سال سن واسه همه زندگیش انتخابی رو کرده که دیگه برگشتی نداره

۱ نظر:

صادق گفت...

درود
یعنی اینکه هرجا هرکسی دلش خواست هر کاری که کرداگر موفق شد سرکوفت می‌زنه به بزرگترها که دیدید من بهتر می فهمیدم؟ واگر در انتخابش و کارهاش شکست خورد می گه : حالا من نمی فهمیدم، شما چرا پدری نکردی جلومو بگیری؟.
این ها افسانه نیست . لااقل پنجاه موردش رو تا حالا دیدم.
حالا صادقانه بگو اگر کارهایی که یواشکی کردی نتیجه‌ی ناجور می داد حالا چی فکر می کردی؟